سرزمینهای آبی اجتماعی (هیدروسوشیال) به مناطقی گفته میشود که در آنها آب و جوامع انسانی بهطور تنگاتنگ با یکدیگر تعامل دارند و این تعامل نهتنها به طبیعت بلکه به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شکل میدهد. این دیدگاه فراتر از نگاه فنی به منابع آب است و به رابطه پویا بین انسان و آب در یک منطقه جغرافیایی خاص توجه دارد. قنات حتما میتواند یک سرزمین هیدروسوشیال ایجاد کند اما چاههای یک آبخوان بهتنهایی چنین قابلیتی ندارند. بازار آب اما با فراهم کردن امکان انتقال موقت حق بهرهبرداری از چاهها، در امتداد تمدن قنات، سرزمین آبی اجتماعی را در یک دشت شکل میدهد.
قنات، بهعنوان یک سیستم سنتی انتقال و مدیریت آب، نمونه بارزی از پیوند آب و جامعه است که میتواند یک سرزمین آبی اجتماعی ایجاد کند. قنات یک کانال زیرزمینی است که آب را از مناطق مرتفعتر، مانند کوهها، به دشتها و مناطق خشکتر منتقل میکند. این مسیر خطی و پیوسته، جوامع مختلف در طول خود را به هم وابسته میکند. برای مثال، در یک قنات، از مبدا آب در کوهستان تا مقصد آن در مزارع و روستاها همه بهرهبرداران چه در انتقال آب و حفاظت از قنات و چه در مدیریت و تقسیم عادلانه آب باهم همکاری میکنند. این وابستگی، یک شبکه اجتماعی و فرهنگی مشترک میسازد که فراتر از تفاوتهای آبوهوایی یا آداب محلی است. به همین دلیل، قنات نهتنها زمین را آبیاری میکند، بلکه یک سرزمین هیدروسوشیال را شکل میدهد که در آن طبیعت و جامعه بهطور جداییناپذیری به هم گره خوردهاند.
در مقابل، چاههای یک آبخوان مشترک، بهتنهایی نمیتوانند یک سرزمین هیدروسوشیال ایجاد کنند. آبخوان یک منبع آب زیرزمینی است که ممکن است در چندین منطقه یا حتی چند استان گسترده باشد، اما چاههایی که از آن برداشت میکنند غالبا بهصورت مستقل و محلی عمل میکنند. برخلاف قنات که یک سیستم متصل و هماهنگ است، چاهها فاقد آن پیوستگی فیزیکی و اجتماعی هستند. هر جامعه یا فرد میتواند بدون هماهنگی با دیگران از چاه خود آب بکشد و این استقلال مانع از شکلگیری یک فرهنگ یا شبکه مشترک میشود. در مواردی که برداشت بیشازحد از آبخوان به مشکلات مشترکی مثل افت سطح آبخوان منجر شود، این چالشها بیشتر به تنش میانجامند و نه به یک همکاری نظاممند و پایدار. بنابراین، چاهها بهخودیخود سرزمین هیدروسوشیال نمیسازند، مگر اینکه عاملی خارجی آنها را به هم پیوند دهد.
اینجاست که بازار آب وارد میدان میشود و میتواند چاههای پراکنده یک آبخوان را به یک سرزمین آبی اجتماعی تبدیل کند. بازار آب سیستمی است که در آن بخشی از حق بهرهبرداری از آب زیرزمینی قابل تبادل موقت است. این امکان انتقال حقآبه است که جوامع مختلف در یک دشت یا آبخوان را به هم وابسته میکند، درست شبیه به نقشی که قنات در مسیر خود ایفا میکند. در نظر بگیرید که در یزد، تبادلات آب بهطور سنتی وجود داشته و بهرهبرداران به اشکال مختلف میتوانستهاند سهم آب خود را با یکدیگر تبادل کنند، اما فقط در مسیر کشاورزی با آب یک قنات مشترک. در بازار آب نیز امروز بهرهبرداران اما از چاههای مختلف در سراسر دشت یزد اردکان میتوانند سهم آب خود را با دیگر بهرهبرداران به طور موقت معامله کنند. این تبادل، یک شبکه اجتماعی و اقتصادی میسازد.
بهعنوان مثال، اگر بهرهبرداری در مهریز درصدی از شارژ آب سالیانهاش را به کشاورزی در اردکان اجاره دهد، این معامله نهتنها شارژ آب را جابهجا میکند بلکه یک پیوند هیدروسوشیال بین این دو منطقه در جنوب و شمال استان یزد ایجاد میکند. این شبکه همچنین میتواند فرهنگی مشترک از درونی شدن مفهوم بازار آب تا قوانین تبادل، اعتماد متقابل و مدیریت پایدار آبخوان را تقویت کند. بنابراین، بازار آب با فراهم کردن امکان انتقال موقت حق بهرهبرداری، چاههای مستقل را به یک سیستم اجتماعی بههم پیوسته تبدیل میکند و سرزمین هیدروسوشیالی را در مقیاس یک دشت شکل میدهد.
سرزمینهای آبی اجتماعی محصول تعامل عمیق آب و جامعهاند. قنات با ساختار خطی و پیوستهاش بهطور طبیعی چنین سرزمینی را میسازد، اما چاههای یک آبخوان بهدلیل پراکندگی و استقلال در بهرهبرداری، بهتنهایی این ظرفیت را ندارند. بازار آب این شکاف را پر میکند. این بازار، با ایجاد امکان تبادل حق بهرهبرداری از چاهها، جوامع مختلف یک دشت را به هم مرتبط میکند و شبکهای هیدروسوشیال میسازد که هم پایداری آبخوان را تقویت میکند و هم همکاری اقتصادی - اجتماعی را ترویج میدهد. تجربه سه فصل از آغاز به کار کارگزاری بازار آب در دشت یزد-اردکان نشان میدهد که ایده طراحی سرزمینهای آبی اجتماعی نهتنها ممکن، بلکه در عمل نیز شدنی و بسیار کاربردی است. یزد، از قنات تا بازار آب، میتواند الگویی موفق برای مدیریت منابع آب باشد.
عباس فقیه خراسانی
(مدیر بازار آب یزد)
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی اسفندماه 1403 ( شماره 37) |
شماره مجله: | شماره 37 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید