«بازار آب»، یک آزمایشگاه زنده اقتصاد تجربی است. اما حالا تا بدانجا، اول مفروض بگیرید که پایداری Sustainability نهایت هدف ما از مدیریت یکپارچه منابع آب باشد؛ پایداری به معنای بهرهبرداری حساب شده از سیستمها و منابع آبی که نیازهای فعلی تامین شود و در عین حال نیازهای آینده به خطر نیفتد و مدیریت یکپارچه منابع آب که یک فرآیند سیستمی هماهنگ برای توسعه، مدیریت و تخصیص منابع آب است؛ پس ما یک متغیر جدید به مدیریت یکپارچه منابع آب IWRM افزودهایم. یعنی قرار است مدیریت یکپارچه و البته پایدار آب را جایی تجربه کنیم. یک S اینجا به این مفهوم اضافه میشود و ما حالا درباره ISWRM حرف میزنیم که مدیریت یکپارچهی پایدار منابع آب است.
سوال باید این باشد که چگونه قرار است مدیریت یکپارچه منابع آب، پایدار شود. یعنی مدل ما برای رسیدن به این مفهوم جدید چیست؟ اگرچه ما هنوز هم تا آن سیستم هماهنگ میان همه ذینفعان برای مدیریت یکپارچه منابع آب کلی راه داریم، اما در هرحال، اینجا به یک مدلسازی نیاز هست. لطفا دقت کنید که طراحی مدلهای پیچیده سیستمهای ارتباطی انسان - محیط شامل زیرمدلهای متعددی هم هست که با یکدیگر در تعاملاند و هر یک عملکرد خاص خود را دارند. مثل نکسوس مشهور آب، انرژی، غذا و برویم تا کشاورزی، زیرساختهای آبی، اکوسیستمها، تنوع زیستی، اقلیم، خاک، هوا و آنوقت برسیم به جنبههای اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و رفتاری در هر جامعه که با دیگری از هر لحاظ ازینها متفاوت است. حدس میزنم که قرار است ما از دریچه اقتصادی وارد شویم تا به بازار آب برسیم!
مدلهای مختلفی را میتوان برای شبیهسازی فرآیندهای فیزیکی، شیمیایی، زیستی و جنبههای انسانی - رفتاری سیستمهای تعاملی بشر - طبیعت ساخت. بهصورت نظری، راهبردهای بینهایت متنوعی برای مدیریت بهینه چنین سیستمهایی وجود دارد. اگرچه این راهبردها قابل مدلسازی هستند، اما ویژگیهای یکسانی ندارند و نمیتوان آنها را با یک معیار واحد سنجید. بنابراین، هر مدل جدید بهعنوان ابزاری علمی برای پشتیبانی از سیاستگذاریها مورد استفاده قرار میگیرد. ما باید به دنبال یک مدل مدیریت یکپارچه باشیم که پایداری را تضمین کند و البته با معیارهای کمی قابل ارزیابی عملکرد برای قضاوت درباره پیشرفت و مزایای آن بر اساس اهداف از پیش تعیینشده باشد.
مدلسازی یکپارچه، معمولا شامل ترکیبی از برنامهریزیهای پیشرفته اختصاصی هستند که نتایج دادهها، اندازهگیریها، مصاحبهها - پرسشنامهها را برای شبیهسازی رفتار سیستمهای انسان - محیط ترکیب میکنند. برای مثال، یک حوضه آبریز میتواند با استفاده از مدل مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شبیهسازی شود که دادههای هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، خاک، کاربری اراضی، اقلیم و هواشناسی را با اطلاعات زیرساختی (سدها، مخازن، چاهها، سازههای حفاظتی سیلاب، راهحلهای مبتنی بر طبیعت و غیره) و همچنین دادههای مربوط به تقاضا و آلودگی آب ناشی از فعالیتهای انسانی ترکیب میکند. این نمونهای کلاسیک از یک مدل محیطزیستی است که سیستم طبیعی را بازنمایی میکند و برای شبیهسازی شرایط مختلف از جمله وضعیت فعلی (سناریوی ادامه روند موجود) یا سناریوهای آینده و راهبردهای جایگزین مدیریت بهکار میرود.
سناریوهای جایگزین میتوانند از نوع «چه میشود اگر...» باشند، مانند شرایط شدید ناشی از تغییر اقلیم، خشکسالی، سیلاب (برای مثال با تغییر دادههای ورودی هواشناسی) یا تغییر در راهبردهای مدیریتی (شاید با تغییر در تخصیص آب به مصرفکنندگان، عملکرد اجزای شبکه تامین آب یا فرض افزایش یا کاهش بهرهوری مصرف). حال، هرچه ابعاد سیستم مدلسازیشده گسترش یابد (مثلا با افزودن تولید کشاورزی، نیاز انرژی، پیشبینیهای تغییر اقلیم و تنوع زیستی)، دادهها، روابط، عناصر و نتایج و سناریوهای بیشتری باید در نظر گرفته شوند. همچنین، راهبردها و اهداف متفاوتی وجود دارند که هر کدام ویژگیهایی مانند هزینه، سود، ریسک و پذیرش اجتماعی دارند. هزینهها و منافع تنها به برآوردهای پولی محدود نمیشوند بلکه شامل ارزشهای چندگانهای هستند که در حوزه اقتصاد منابع و محیطزیست مورد مطالعه قرار میگیرند.
جنبه پذیرش اجتماعی نیز برای طراحی، ارزیابی و اجرای هر پروژه بسیار حائز اهمیت است و بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت ادغام مدلها در فرآیند تصمیمگیری در نظر گرفته میشود. مدلهای یکپارچه حجم گستردهای از اطلاعات درباره رفتار سیستم تحت شرایط مختلف ارائه میدهند. این اطلاعات میتوانند به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد یک طرح یا سیاست مدیریتی (معیارهای عملکرد) مورد استفاده قرار گیرند. برخی معیارها ممکن است در تعارض باشند، برای مثال، موثرترین راهکار صرفهجویی آب ممکن است مقرونبهصرفهترین گزینه یا گزینه سودآور مورد پذیرش اجتماعی نباشد، در حالی که عملکرد آن از نظر بهبود وضعیت اکوسیستم رضایتبخش باشد. برای تصمیمگیری، این معیارها باید دارای توجیه ارزیابی باشند که غالبا در ارزیابیهای یکپارچه مربوطه گنجانده میشود.
حال، مجموعه آنچه که در گردآوری دادهها به دست آمده را میتوان در آزمایشگاههای زنده (Living Labs (LLs)) مدلسازی کرد. آزمایشگاههای زنده محیطهایی هستند که برای آزمایش و توسعه نوآوریها، فناوریها یا خدمات جدید در شرایط واقعی طراحی شدهاند. در این آزمایشگاهها، کاربران واقعی (مانند شهروندان، شرکتها یا سازمانها) در فرآیند تحقیق، توسعه و ارزیابی محصولات یا خدمات مشارکت میکنند. هدف اصلی LLs ایجاد یک اکوسیستم مشارکتی است که در آن ایدهها در یک محیط واقعی آزمایش شوند تا اطمینان حاصل شود که راهحلهای ارائهشده با نیازهای واقعی کاربران همراستا هستند. یک نمونه از آزمایشگاههای زنده، بازار آب است.
ما در یزد آزمایشگاه زنده «بازار آب» را داریم تا یک گام به سوی مدلسازی برای مدیریت یکپارچهی پایدار برداریم، آزمایشگاههای زنده میتوانند با استفاده از روشهای اقتصاد تجربی مورد بررسی قرار گیرند. اقتصاد تجربی با ایجاد سناریوهای شبیهسازیشده برای رفتار واقعی کاربران، بهویژه در زمینه ارزشگذاری منابع و تحلیل رفتار مصرفکننده در بازارهای آب، ابزار قدرتمندی برای تکمیل دادههای کیفی حاصل ازشبیهسازی دادههای حاصل از سیستمهای ارتباطی میان انسان و محیط فراهم میکند. بنابراین، بازار آب در اینجا یک آزمایشگاه زنده برای ارزیابی نتایج سیاستگذاریهای پیشین برای ساخت مدل مطلب برای مدیریت یکپارچهی پایدار منابع آب است. بدین سان، ما از یک پنجره اقتصادی، میتوانیم بجز درک سیستم تعاملی آب – بهرهبردار یک مدل برای مدیریت منابع بسازیم. این اگرچه یک مدل تحلیلی چند معیاره خواهد بود اما همچنان با عدم قطعیت همراه است. ما باید همچنان برای ساخت مدل مطلوب گامهای بعدی را برداریم.
عباس فقیه خراسانی
مدیر بازار آب یزد
دستهبندی: | نشریه الکترونیکی آب بان مرداد 1404 (شماره 42) |
شماره مجله: | شماره 42 |
این صفحه را به اشتراک بگذارید
به این مجله امتیاز بدهید